وحیدوحید، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

وحید فرشته معصوم زندگیم

بلاخره اومدم

سلام به همه دوستای خوبم کلی حرف دارم که نمی دونم از کجا باید شروع کنم اول از همه اینکه امتحانات تموم شد و مامان تونست یک نفس راحت بکشه هر چند که مامان اولین روز بعد از از امتحانات بد جوری دلش گرفته بود و دلش می خواست یک دل سیر گریه کنه ولی من و بابایی یک جورایی مزاحمش بودیم می گفت یکدفعه بیکار شدم حالم گرفته است حسابی کلافه شدم از دست این مامان من وقتی درس می خوند که همش می گفت وای کی تموم میشه حالا که تموم شده کلی غصه داره. من که سر از کار مامان در نمی یارم . خدا به داد ما برسه از اینجا به بعد با مامان گل پسر شیرین زبون من سلام . می دونم که مدت امتحانات خیلی به تو و بابایی سخت می گذشت ولی یک روزی هم نوبت تو میشه و اونوقته که مامان و بابا...
29 بهمن 1391
1